سئوال 331: بهائیان بسیارى در اینجا کنار ما زندگى میکنند که رفت و آمد زیادى در خانه هاى ما دارند. عده اى میگویند که بهائى ها نجس هستند و عده اى هم آنها را پاک مى دانند. این گروه از بهائى ها اخلاق خوبى از خود آشکار مى کنند، آیا آنها نجس هستند یا پاک؟
جواب: آنها نجس و دشمن دین و ایمانِ شما هستند، پس فرزندان عزیزم جدا از آنها بپرهیزید.
استفتاء 329: خواهشمندیم تکلیف مؤمنین را در برخورد با فرقه گمراه بهائیت و آثار حضور پیروان آن در میان جامعه اسلامى، بیان فرمائید.
ج: همه مؤمنین باید با حیله ها و مفاسد فرقه گمراه بهائیت مقابله نموده و از انحراف و پیوستن دیگران به آن جلوگیرى کنند.
(مقام معظم رهبری)
زبان تشکرداشته باشیم
در برخوردهاى اجتماعى، یکى از عوامل محبتآفرین و تحکیم روابط، داشتن حالت و روحیه«سپاسگزارى» و «قدردانى» و «حقشناسى» نسبت به مردم است. همواره سپاس و تشکر، در مقابل «نعمت» است. نعمت و احسان هم یا مستقیما از سوى خدا به ما مىرسد، یا بندگان خدا واسطه خیرند و نیکى بر دست آنها جارى مىشود و ما از نیکوکاریها و یاریها و مساعدت هاى مردم بهرهمند مىشویم و «نعمت الهى» از این طریق شامل ما مىگردد.تصور نشود که «شکر خدا» با «سپاس از مردم» منافات دارد، بلکه گاهى شکر الهى در سایه تقدیر و تشکر و حقشناسى از مردم تحقق مىپذیرد و خداوند به این گونه سپاسگزاریها راضى است، بلکه به آن دستور مىدهد.پس، بحث شکر، اختصاص به زبان ذاکر و قلب شاکر و سجده شکر در برابر نعمت هاى الهى و در پیشگاه خداوند متعال ندارد، بلکه جلوهاى از شکر هم در ارتباط با نعمتها و نیکیهایی است که از مردم به ما مىرسد و نسبت به آنان هم باید شاکر باشیم.
.
.
.
گفته بودند می آیی به نظر حق دارد
خود به خود باز شود گر لب در حق دارد
بسکه طعم خبر آمدنت دل چسب است
لب اگرباز نگردد به خبر حق دارد
هر که دیده ست تو را سربه بیابان زده است
اگر از تو نشده سیر سفر حق دارد
یک نفرفاتح دعواست یقینا اما
عشق جنگی ست که درآن دو نفر حق دارد
گاه با دست خودش دوست شود دشمن دوست
چوب،برگردن باریک تبر حق دارد
تو همان قدر به تغییر جهان حق داری
که به تربیت فرزند پدرحق دارد
(از وبلاگ کفشدار استفاد شد)
همه تو این روزا واسه امام رضا(ع) یه جور دیگه می نویسن منم اینجوری نوشتم
خودش می دونه چرا؟!!
...
...
...
دیگر از راه دور با حسرت،اسمتان را صدا نخواهم کرد
مثل مادر کنار سجاده،یا رضا یا رضا نخواهم کرد
برو با کفتران خود خوش باش،من بیچاره چون کلاغم که
آسمان سپید مشهد را،با حضورم"سیا" نخواهم کرد
مادرم گفته التماس دعا،من فقط گفته ام که محتاجم
تو یقیناً شنیده ای چون که من کسی را دعا نخواهم کرد
چقدر سمت طوس پر بزنم؟مگر عقلم کم است در بزنم؟
تو مرا نوکرت نخواهی کرد،پس " منم" با تو تا نخواهم کرد
با تو قهرم شبیه زنبوری که به قندی فروخته گل را
قند نقد است و باغ گل نسیه،نقد را من رها نخواهم کرد
حال که دعبلم نمی خوانی،هر چه آمد خوش است می گویم
دیگر آقا برای ابیاتم قافیه دست و پا نخواهم کرد
آره زیباست بچه ی آهو،من سیاهم معفّنم زشتم
می روم گم شوم از اینجا چون حقتان را ادا نخواهم کرد
بعد از این انقدر صبورم که،بی خیالم که از تو دورم که
و چنان سنگ و بی شعورم که،درد دل با شما نخواهم کرد
(اتخاذ از وبسایت کفشدار )